به نام آن که جان را فکرت آموخت

چراغ دل به نور جان بر افروخت

ز فضلش هردو عالم ، گشت روشن

ز فیضش خاک آدم ، گشت گلشن

جهان، جمله،فروغ نور حق،دان

حق اندر وی ز پیدایی است پنهان

خرد را نیست تاب نور آن روی

برو از بهر او، چشم دگر جوی

در او هرچه بگفتند از کم و بیش

نشانی داده اند از دیده خویش

به نزد آن که جانش در تجلی است

همه عالم، کتاب حق تعالی است